مگر خواب است عزاییل انگار
به هر سو بنگری جُغدی خِردخوار ز هر کوبگذری افکار افگار
نشان از شادمانی نیست بر جای ندارد هیچ کس، جز غم جلودار
پرازفریاد شد کوه و دل و دشت نفیری بدتر از نفرین بیکار
امیدی نیست هم به مرگِ بیداد مگر خواب است ازراییل انگار
مگو نادر دگر درد دلت را که درمان اندک است و درد بسیار
دکتر نادر نوری آذر 96